
چند باور غلط درباره بازاریابی آنلاین
در مورد بازاریابی آنلاین - یا همان بازاریابی اینترنتی - شایعات زیادی وجود دارد که ممکن است برخی از آنها با عقاید رایج وبمسترها و حتی کارشناسان کاملاً در تضاد باشد. ما در اینجا به چهار مورد از این با
در مورد بازاریابی آنلاین - یا همان بازاریابی اینترنتی - شایعات زیادی وجود دارد که ممکن است برخی از آنها با عقاید رایج وبمسترها و حتی کارشناسان کاملاً در تضاد باشد.
ما در اینجا به چهار مورد از این باورهای نادرست اشاره میکنیم. باشد که به کار شما آید.
سئو مرده است
لابد میدانید سئو (SEO) که مخفف Search Engine Optimization است و «بهینهسازی موتور جستجو» معنا میشود به چه مفهومی اشاره دارد: تکنیکهایی برای بالا بردن اعتبار و رتبه سایت نزد جستجوگرهای اینترنتی.
به عبارت دیگر سئو یعنی ارتقاء رتبه و ارزش وبسایت در نتایج جستجوی موتورهای جستجو، که این کار با استفاده از عواملی همچون لینکهای ورودی، محتواهای باکیفیت و غیره صورت میپذیرد.
بر خلاف آن چه که عدهای میپندارند سئو نمرده است بلکه این فناوری در طول زمان به تدریج تکامل یافته و پیشرفته شده است، همانند بسیاری از دیگر تکنیکها و فناوریها.
شاید شما هم به خاطر داشته باشید که سالها پیش، کارشناسان سئو و شرکتهای تبلیغاتی به مشتریان خود توصیه میکردند که با تولید تعداد زیادی کلیدواژه، سایتشان را ارتقاء دهند.
این روش یعنی ایجاد انبوه کلمات کلیدی (Keyword Stuffing) تکنیک نامناسبی است که گوگل از آن بیزار است.
در این شیوه باید کلمات کلیدی را چندین و چند بار تکرار کرد و در سایت درج نمود.
اگر شما از Keyword Stuffing استفاده کنید، گوگل نتیجه میگیرد که شما سایتتان را به جای «کاربران»، برای «جستجوگرهای اینترنتی» طراحی کردهاید.
همین برای عصبانی شدن گوگل کافی است.
ضمناً یادتان باشد پول دادن بابت «خرید لینک» نیز کار بیهودهای است.
بدانید و آگاه باشید که گوگل مدتهاست با خرید لینک سر جنگ دارد.
شما به جای استفاده از این شیوههای نخنما، بهتر است به فکر تولید محتواهای مناسب، هدفمند و جذاب باشید.
واقعاً راست گفتهاند که محتوا پادشاه است، پادشاه سئو.
محتواهای هوشمندانهای که اولاً بتواند دل و دیده مخاطب را برباید، ثانیاً در کانالها و شبکههای مناسب توزیع شود، ثالثاً زمان مناسبی برای انتشار آن در نظر گرفته شود.
چنین محتواهایی قطعاً خوانده میشود و لایک میگیرد.
البته سئو فقط به همین دو سه مورد خلاصه نمیشود بلکه بر عکس، در آن تکنیکها و فوت و فنهای بسیار زیادی نهفته است که اگر من بخواهم به همه آنها اشاره کنم مثنوی هفتاد من کاغذ میشود.
لذا می رویم به سراغ شایعه بعدی.
شبکههای اجتماعی فایدهای برای کسب و کار من ندارد
وقتی سخن از شبکه اجتماعی به میان میآید، برخی فکر میکنند منظور، همان شبکههای رنگارنگی است که فقط به درد نوجوانان 13 تا 20 ساله میخورد.
واقعیت آن است که در حال حاضر، روز به روز بر تعداد کاربران و علاقمندان شبکههای اجتماعی - از هر طیف و گروه سنی - افزوده میشود.
آیا هیچ میدانید تعداد کاربران کهنسال فیسبوک با رشد بالایی در حال افزایش است؟
آیا خبر دارید که در اینستاگرام، کاربران مذکر اکثریت را به دست دارند؟
آیا میدانید شنبهها در پینترست چه غوغاهایی بر پاست؟
کارشناسان هیچ شکی ندارند که اگر شما در شبکههای اجتماعی حساب شده عمل کنید، میتوانید شاهد به بار نشستن زحمات خود باشید.
این کار مستلزم آن است که اولاً مخاطبان خود را تعریف و مشخص کنید، ثانیاً از خیل شبکههای موجود، بهترین گزینه را انتخاب کنید و ثالثاً محتواهای مناسبی تولید کرده و به اشتراک بگذارید.
بازاریابی آنلاین فقط یک بار است
همه چیز درست و بیعیب مینماید: شما یک وبسایت حرفهای تولید کردهاید که هزاران دلار برای سئو و گرافیک آن هزینه نمودهاید، در آن از call to actionهای خوب استفاده کردهاید، آن را با محتواهای خوبی که توسط یک یا چند نویسنده باذوق نوشته میشود، بهروز میکنید.
همه چیز فوقالعاده است، نه؟
نه! این تازه آغاز کار است.
شما راه درازی تا جلب مشتریهای وفادار در پیش دارید.
شما باید بتوانید سایتتان را در هزار توی اینترنت و از میان صدها میلیون سایت و صفحهای که در فضای مجازی روز به روز بر تعداد آنها افزوده میشود، بالا بیاورید.
فکر نکنید که بازاریابی دیجیتال فقط با یک سایت شیک انجام میشود و بعد شما میتوانید به عقب بنشینید و پول بشمارید.
جذب مشتریان بالقوه و نگهداری مشتریان بالفعل، زحمت زیادی به همراه دارد.
بازاریابی دیجیتال را مشابه بازاریابی سنتی در نظر بگیرید.
هر چه ترافیک سایت بیشتر باشد، اوضاع بهتر خواهد بود
میدانم که خیلیها ممکن است با این سخن موافق نباشند که ترافیک بالای سایت همیشه خوب نیست؛ ولی این یک واقعیت است.
ترافیک بیشتر برای سایت شما گرچه در وهله اول بسیار رویایی و جذاب به نظر میرسد ولی الزاماً همیشه برای کسب و کارتان مفید نیست.
آیا تا به حال میزان پسزدگی (Bounce rate) سایتتان را با Google Analytics بررسی کردهاید؟
اصلاً میدانید میزان پسزدگی چیست و به چه کار میآید؟
این سناریو را پیش خود مجسم کنید: کاربران از طریق جستجوگرهایی مثل گوگل و بینگ، به دنبال یافتن پاسخی مناسب برای کلیدواژههای خود هستند.
یکی از پاسخهای ارائه شده، سایت شماست.
کاربران بر سایت شما کلیک میکنند ولی پس از چند لحظه متوجه میشوند این چیزی نیست که دنبالش بودهاند و در سایت چیز به دردبخوری پیدا نمیکنند.
نتیجه این است: آنها بلافاصله صفحه را میبندند و به این ترتیب نرخ پسزدگی سایتتان بالا میرود.
در این حالت شما یک نشست وب (Website Session) به دست آوردهاید ولی چه فایده؟!
اگر نرخ پس زدگی سایتتان بین 60 تا 70 درصد است، باید تا دیر نشده فکری به حال آن کنید.
سخن پایانی
باورهای غلطی که در بازاریابی دیجیتال وجود دارد، به همین چند مورد محدود نمیشود.
بلکه از این افسانهها فراوان میتوان یافت.
بسیار ارزشمند است که وبمسترها، بازاریابها و مدیران کسب و کارها، قبل از آن که خودشان بخواهند این راههای غلط را دوباره بروند و به اصطلاح چرخ را دوباره اختراع کنند، مراقب باشند که در این دام گرفتار نشوند.
---
باور غلط - بازاریابی آنلاین- Myths-Online Marketing